کد خبر: 1333976
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
سایه جنگ بر شرق آسیا  در هفته‌ای که گذشت، شرق آسیا وارد مرحله‌ای تازه از بی‌ثباتی شد؛ مرحله‌ای که می‌توان آن را خطرناک‌ترین مقطع تنش میان ژاپن و چین از زمان عادی‌سازی روابط دو کشور توصیف کرد
رویا نژادزندیه

جوان آنلاین: در هفته‌ای که گذشت، شرق آسیا وارد مرحله‌ای تازه از بی‌ثباتی شد؛ مرحله‌ای که می‌توان آن را خطرناک‌ترین مقطع تنش میان ژاپن و چین از زمان عادی‌سازی روابط دو کشور توصیف کرد. افزایش تحرکات نظامی چین در نزدیکی جزایر ژاپن، موضع‌گیری کم‌سابقه نخست‌وزیر جدید توکیو در حمایت ضمنی از تایوان و واکنش‌های تند پکن، مجموعه‌ای از سیگنال‌ها را ایجاد کرده است که همگی از یک واقعیت حکایت دارند: معادله امنیت در غرب اقیانوس آرام در حال تغییر است. بحران اخیر صرفاً یک تنش دیپلماتیک نیست. آنچه اکنون میان توکیو، پکن و تایپه در جریان است، به شکلی بنیادین با رقابت بر سر رهبری منطقه‌ای، امنیت خطوط کشتیرانی، آینده تایوان و حتی جایگاه قدرت‌های جهانی در نظم بین‌الملل پیوند خورده است. منطقه‌ای که زمانی موتور رشد اقتصادی جهان بود، حالا به یکی از حساس‌ترین نقاط ژئوپلیتیک دنیا تبدیل شده است. تحولات هفته گذشته نشان داد که شرق آسیا دیگر صرفاً یک پرونده منطقه‌ای نیست. سایه این بحران بر زنجیره‌های تأمین جهانی، بازار انرژی، صنعت نیمه‌هادی‌ها و حتی ثبات اقتصادی اروپا و امریکا نیز سنگینی می‌کند. اکنون این پرسش جدی در میان کارشناسان مطرح است که آیا این تنش‌ها به یک بحران مدیریت‌پذیر محدود خواهد شد یا منطقه در مسیر یک درگیری نظامی پیش‌بینی‌ناپذیر قرار گرفته است؟
روی کار آمدن سانائه تاکایچی در مقام نخست‌وزیر، نقطه عطفی در سیاست خارجی و امنیتی ژاپن بود. او برخلاف محافظه‌کاری سنتی دولت‌های پیشین، مستقیماً به موضوع تایوان ورود کرد و اعلام داشت امنیت تایوان، بخشی از امنیت ژاپن است. این جمله در نگاه اول شاید صرفاً یک موضع‌گیری سیاسی به نظر برسد، اما در فضای حساس روابط با چین عملاً به معنای عبور از یک خط قرمز تاریخی تلقی شد. ژاپن طی دهه‌های گذشته تلاش کرده بود توازن ظریفی میان منافع اقتصادی با چین و تعهدات امنیتی خود نسبت به متحدان غربی حفظ کند. پکن شریک تجاری اول یا دوم توکیو بوده و میلیارد‌ها دلار سرمایه‌گذاری و مبادله میان دو کشور جریان داشته است، اما همزمان نگرانی از قدرت‌گیری نظامی چین هیچ‌گاه از دستور کار نهاد‌های امنیتی ژاپن خارج نشده بود. اظهارات نخست‌وزیر جدید، این توازن شکننده را بر هم زد. برای نخستین بار، یک مقام ارشد ژاپنی به صراحت اعلام کرد در صورت حمله چین به تایوان، توکیو ممکن است به طور مستقیم وارد عمل شود. این موضع، در رسانه‌های چینی به عنوان بازگشت روح نظامی‌گری ژاپن توصیف شد و موجی از واکنش‌های تند را برانگیخت. چین در پاسخ با ارسال یادداشتی رسمی به سازمان ملل متحد، مواضع ژاپن را مداخله جویانه و نقض‌کننده اصل چین واحد دانست. همزمان، رسانه‌های دولتی چین کارزار رسانه‌ای گسترده‌ای علیه توکیو راه‌اندازی کردند و هشدار دادند هرگونه عبور از خط قرمز تایوان با هزینه‌ای سنگین مواجه خواهد شد. اما موضوع تنها به جنگ لفظی محدود نماند. آنچه بحران را وارد فاز خطرناک‌تری کرد، انتقال این تنش‌ها به حوزه میدانی و نظامی بود. 

 از نمایش قدرت تا آستانه درگیری
در روز‌های پایانی هفته گذشته، ناو هواپیمابر «لیائونینگ» چین همراه چندین ناو جنگی و اسکورت‌کننده وارد آب‌های نزدیک به زنجیره جزایر جنوبی ژاپن شد. همچنین ده‌ها فروند جنگنده چینی از عرشه این ناو برخاسته و رزمایش‌های پی‌درپی در محدوده‌ای انجام دادند که توکیو آن را تهدید مستقیم علیه امنیت خود تلقی کرد. در همین بازه زمانی، ژاپن اعلام کرد جنگنده‌های چینی، رادار‌های هدفگیری خود را روی هواپیما‌های ژاپنی قفل کرده‌اند، اقدامی که در عرف نظامی به معنای شبیه‌سازی حمله واقعی است. این مسئله عملاً تنش را از سطح دیپلماتیک به سطح رویارویی نظامی بالقوه منتقل کرد. پکن اتهامات ژاپن را رد کرد و مدعی شد تمامی رزمایش‌های چین در چارچوب قوانین بین‌المللی انجام شده است. با این حال، همزمانی این تحرکات با اظهارات سیاسی نخست‌وزیر ژاپن باعث شد این اقدامات را بخشی از یک پیام آشکار پکن به توکیو فرض کرد. در این میان، تایوان نیز به شکل بی‌سابقه‌ای فعال شد. مقامات تایپه نه تنها از مواضع ژاپن استقبال کردند، بلکه بودجه دفاعی خود را افزایش دادند و سطح آماده‌باش نیرو‌های نظامی را بالا بردند. برای تایوان، این تحولات به منزله نوعی حمایت غیررسمی، اما معنادار از سوی یکی از قدرت‌های مهم منطقه‌ای تلقی شد. 
تایوان در قلب این بحران قرار دارد. جزیره‌ای که از دید چین بخشی جدایی‌ناپذیر از خاک این کشور محسوب می‌شود و از نظر غالب قدرت‌های غربی، یک موجودیت سیاسی مستقل با واقعیت‌های خاص خود است. این دوگانگی حقوقی و سیاسی، دهه‌ها بر فراز تایوان سایه افکنده است، اما در سال‌های اخیر به نقطه‌ای انفجاری نزدیک‌تر شده است. چین در یک دهه گذشته، توان نظامی خود در اطراف تایوان را به شکل چشمگیری توسعه داده است. جزایر مصنوعی در دریای جنوبی چین، افزایش تعداد ناو‌های جنگی، توسعه موشک‌های بالستیک و گسترش ناوگان هوایی همه نشان می‌دهد پکن آماده سناریو‌های پرخطرتر از گذشته است. در سوی دیگر، ژاپن به خوبی می‌داند در صورت درگیری بر سر تایوان، خاک این کشور به دلیل مجاورت جغرافیایی ناگزیر درگیر پیامد‌های آن خواهد شد. جزایری مانند یوناگونی، کمتر از ۱۰۰ کیلومتر با تایوان فاصله دارند و هر تحول نظامی در اطراف تایوان، مستقیماً امنیت این مناطق را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همین واقعیت جغرافیایی باعث شده است ژاپن طی سال‌های اخیر به تدریج از سیاست دفاعی منفعلانه فاصله بگیرد. بحث استقرار موشک‌های دوربرد، ایجاد پایگاه‌های جدید نظامی در جنوب غربی کشور و برنامه‌ریزی برای تخلیه احتمالی غیرنظامیان از جزایر مرزی، همه نشانه‌هایی از این تغییر رویکرد هستند. اما آنچه بحران کنونی را خطرناک‌تر از نمونه‌های گذشته می‌کند، همزمانی آن با تحولات جهانی است. جهان درگیر جنگ‌های منطقه‌ای، رقابت بلوک‌ها و بحران‌های اقتصادی است. در چنین فضایی، هر جرقه‌ای در شرق آسیا می‌تواند به سرعت ابعادی فرامنطقه‌ای پیدا کند. 

 واشینگتن در سایه، مسکو در حاشیه و اروپا نگران
اگرچه در ظاهر، این بحران میان ژاپن، چین و تایوان جریان دارد، اما نقش بازیگران فرامنطقه‌ای در پس‌زمینه آن بسیار پررنگ است. ایالات متحده دهه‌هاست از امنیت تایوان حمایت سیاسی و تسلیحاتی می‌کند و حضور نظامی گسترده‌ای در ژاپن دارد. پایگاه‌های نظامی امریکا در اوکیناوا و سایر مناطق ژاپن عملاً این کشور را به بخشی از معادله امنیتی واشینگتن در آسیا تبدیل کرده است. هفته گذشته، موضع امریکا محتاطانه، اما معنادار بود. بیانیه‌های رسمی بر لزوم حفظ ثبات تأکید داشتند، اما شواهد از افزایش سطح هماهنگی میان واشینگتن و توکیو خبر دادند. این موضوع، نگرانی پکن را بیشتر کرده است، زیرا از نگاه چین، مسئله تایوان بخشی از رقابت بزرگ‌تر با امریکا بر سر نظم جهانی است. روسیه نیز با دقت تحولات را زیر نظر دارد. اگرچه مسکو مستقیماً در این مناقشه درگیر نیست، اما هرگونه بی‌ثباتی در شرق آسیا می‌تواند بر موازنه جهانی قدرت تأثیر بگذارد. اروپا نیز به خصوص به دلیل وابستگی صنایعش به زنجیره تأمین شرق آسیا، نگران هرگونه درگیری در این منطقه است. 
احتمال می‌رود مسیر آینده این بحران به گونه‌ای رقم بخورد که از یک مهار شکننده آغاز شود و به سمت فرسایش تدریجی فضای امنیتی منطقه حرکت کند. به این معنا که فشار‌های دیپلماتیک و تماس‌های پشت‌پرده مانع از انفجار فوری بحران شوند، اما سطح حضور نظامی چین و ژاپن اطراف تایوان همچنان افزایش یابد و حوادث کوچک و ناخواسته به یک روند عادی تبدیل شود. همچنین احتمال می‌رود هرگونه خطای محاسباتی از جمله برخورد ناگهانی هواپیما‌ها یا شناورها، زمینه‌ساز واکنش‌های زنجیره‌ای گردد و در بدترین حالت، چنین درگیری محدودی به بحرانی گسترده‌تر با درگیر شدن مستقیم تایوان و ورود تدریجی قدرت‌های بزرگ منتهی شود؛ روندی که می‌تواند شرق آسیا را به سمت یکی از پرخطرترین مقاطع ژئوپلیتیکی سال‌های اخیر سوق دهد.

برچسب ها: آسیا ، تایوان ، ژاپن
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار